زنان داستاننویس پس از انقلاب اسلامى
[ظهور زنان داستاننویس در عرصه ادبیات کشور به اواخر دهه سى برمىگردد اما دگرگونىهاى فرهنگى صورت گرفته در ایران پس از انقلاب، جلوه تازهاى از حضور زنان در این عرصه را رقم زده بگونهاى که آثار پرشمارى از آنان طى سالهاى اخیر در بسیارى از جشنوارههاى کتب برگزیده، صاحب مرتبه شدهاند.
در این پژوهش به مناسبت 25 سال انقلاب از میان دهها نویسنده زن با عنایت به کیفیت آثار آنان 25 زن داستاننویس در حوزه بزرگسالان و 25 نفر در حوزه خردسالان به انتخاب نویسنده، معرفى شدهاند. ]
سرآغاز
وقتى به تاریخ ادبیات داستانى ایران مىنگریم پیدایش، تداوم و موفقیت در آفرینش آثار برجسته را بیشتر مردها برعهده داشتهاند.
اگر مبناى پیدایش داستان را در ایران «یکى بود یکى نبود» محمدعلى جمالزاده به حساب بیاوریم، حرفه داستاننویسى در واقع تخصصى مردانه به حساب مىآمده است.
اگرچه در سالهاى اواخر دهه سى و چهل به بعد با حضور نویسندگانى چون سیمین دانشور و گلى ترقى و بعدها مهشید امیرشاهى نخستین آثار داستاننویسان زن مطرح مىشود، اما این آثار در مقابل آثار گروه مردان به لحاظ کیفى و کمّى جایگاه قابل توجهى پیدا نمىکنند. اگر چه فرم تازه ادبى داستان، شرایط تازهاى براى نگاه به زندگى ایجاد کرده بود اما فرهنگ مردسالار جامعه هنوز چیرگى و سیطره خود را از کف نداده بود.
روایت نسل اوّل داستاننویسان ایرانى مانند محمدعلى جمالزاده، صادق هدایت، بزرگ علوى، چوبک و ... روایتى از همین عصر را به نمایش مىگذارد.
سیمین دانشور در اواخر دهه سى با انتشار چند مجموعه داستان مثل «آتش خاموش» (1327) و «شهرى چون بهشت» (1340) به عنوان نخستین زن داستاننویس مطرح مىشود. رمان «سووشون» او را به شهرت مىرساند و او را همطراز دیگر نویسندگان نسل اوّل مىکند.
البته اگرچه در «سووشون» دانشور پیش از اینکه سخنگوى زنان عصر خود باشد، روایتى از دنیاى مردسالار عصر خود را باز مىنماید.
پس از دانشور نویسندگان دیگرى چون گلى ترقى با چاپ مجموعه داستان «من چه گوارا هستم» (1348) و سپس با داستان بلند «خواب زمستانى» (1352) حضور زنان داستاننویس را تثبیت مىکنند. مهشید امیرشاهى و بعدها شهرنوش پارسىپور و غزاله علیزاده هم این جلوه خاموش را پرفروغ مىسازند.
البته زنان دیگرى هم بودهاند که در طول سالهاى پس از دهه سى و آغاز انقلاب اسلامى آثارى در حوزه داستان و رمان آفریدند که برخى از آنها در سالهاى پس از انقلاب هم به فعالیتهاى ادبى خود ادامه دادهاند و بعضى دیگر با چاپ یک یا چند مجموعه، دیگر اثرى از آنان منتشر نشد؛ کسانى چون عطیه شایانى با «ندا» (1337)، مهین مستوفى با داستان «خرما» (1337)، مهین توللى با «سنجاق مروارید» (1338)، ناهید سرفراز با اثر «گلیمهاى سیاه» (1339)، رؤیا مسعودى با «رؤیا» (1347)، فریده رهنما «یکشنبه سوم» (1342)، فریده گلبو «جاده کور» (1344)، مهین بینا «مسجد و دیر» (1348)، میمنت دانا «آهنگ جوانى» (1348)، منیر ابطحى «دزد ناموس» (1350)، سعیده پاکنژاد «کشاوان» (1356)، کبرا سعیدى «توبا» (1356)، مینا هنربخش «ماهىها در خاک زندگى مىکنند» (1356)، فاطمه رحیمى «زن بابا» (1357)، مهین افخمرسولى «چهارده داستان» (1357)، فیروزه غیاثى «قلبهاى شکسته» (1355)، شکوه میرزادگى «بنفشههاى سیاه» (1355) و «گل آفتاب» (1356)، قدسى قاضىنور «گرگ و خرگوش» (1356) و... .
با پیشامد انقلاب اسلامى و دگرگونىهاى فرهنگى و اجتماعى شرایط تازهاى براى حضور زنان ایجاد شد. در مدت دو دهه پس از انقلاب دهها نویسنده که نامى از آنها در سالهاى پیش از انقلاب نبود با نوشتن داستان جلوه تازهاى از حضور زنان را به نمایش گذاشتند.
در این سالها هم به لحاظ کمّى و هم به لحاظ کیفى آثار زنان رشد کرد و در بسیارى از انتخابهاى کتابهاى برگزیده، نهادهاى دولتى و غیر دولتى صاحب رتبه بودند.
در این پژوهش تلاش بر این است که به مناسبت سپرى شدن 25 سال از انقلاب اسلامى در دو مرحله به معرفى 25 زن داستاننویس بپردازیم، اگر چه انتخاب این تعداد محدود (پنجاه نفر) زن از میان زنان نویسنده کار دشوارى است اما کوشش شد زنانى که از نظر کیفى فعالیت بیشترى داشتهاند معرفى شوند؛ اگر چه به دلیل نبود یک منبع مشخص، یافتن زندگینامه و معرفىنامه آثار این نویسندگان کار دشوارى بود.
شرحى بر داستاننویسان نامى
منیژه آرمین
منیژه آرمین در سال 1324 در تهران به دنیا آمد. اولین اثر او «سفر به اروند» (1367) است که رمانى جنگى است و داستان آوارگى یک خانواده خرمشهرى را بازگو مىکند. یکى از پسران خانواده به جبهه مىرود و دیگرى که ضد انقلابى شده در برخورد با واقعیت، به راه راست برمىگردد.
«راز لحظهها» (1372) داستان بلندى است که زندگى واقعى دخترى فلج و مشکلات زیادى را که داشته، بررسى مىکند و بیوگرافى - رمان محسوب مىشود. این اثر، بافتى گزارشگونه دارد.
«آن روز که عمه خورشید مرد» (1374) رمانى است در سه بخش روایتى. داستانى از سالهاى 1300 تا 1340 دارد. در این رمان تحولات فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى گیلان به شکل داستانى بازگو مىشود. رمان تلاش دارد به ظهور قدرت و زوال آن در یک خانواده بپردازد.
«کیمیاگران نقش» (1377) شرح داستان گونه زندگى هفت نقاش معروف ایرانى (علىاکبر صنعتى، محمود فرشچیان، على کریمى، محسن سهیلى، عیسى بهادرى، حسن اسماعیلىزاده و جواد حمیدى) است.
«بوى خاک» نیز رمانى از زنى مهاجر است که همراه خانوادهاش به خارج از کشور سفر مىکند.
«اى کاش گل سرخ نبود» (1381) رمان دیگرى از خانم آرمین است که به روایت زنى مىپردازد که در سالهاى پایانى عمر در آسایشگاه با بازگشت به خاطرات گذشته، رنجها و مصایب او را شاهد هستیم. این رمان به مسائل اجتماعى سیاسى پیش از انقلاب و سالهاى پس از آن مىپردازد.
«گزیده داستانهاى معاصر» (1380) برگزیده آثار آرمین است که توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده است.
«شب و قلندر» (1381) داستان سرکرده راهزنان است که با آوایى که از درون قالیچه مىشنود، به دوران کودکى و خاطرات آن زمان باز مىگردد.
رمان تصویرى از وضعیت اواخر دوران قاجار است. در این رمان تصاویرى از گذشته تاریخ، مکاتب فکرى مذهبى و جنگ همیشگى میان خیر و شر ارائه مىشود.
فرخنده آقایى
فرخنده آقایى در سال 1335 در تهران به دنیا آمد.
نخستین اثر او مجموعه داستان «تپههاى سبز» (1366) حال و هوایى وهمناک و سورآلیستى دارد. زنان این مجموعه با ترس و اندوه روزگار مىگذرانند و داستانها اغلب زبانى شاعرانه و پراستعاره دارد. دومین مجموعه داستان او «راز کوچک» (1372) آقایى را به عنوان یک نویسنده جدى در ادبیات معاصر معرفى کرد. این اثر در سال 1372 موفق به دریافت جایزه قلم زرین مجلهگردون شد و جایزه بیست سال ادبیات داستانى را از آنِ خود کرد. قصههاى «راز کوچک» برخلاف مجموعه اوّل رئالیستى است. روایت زنانى با خاطرات پراکنده؛ با الگویى بیرونى. آقایى تلاش داشته با انتقال رنج زنان، جامعه را تحریک کند به شناخت برسد.
مجموعه سوم این نویسنده «یک زن یک عشق» (1376) قصه آدمهایى است که با خاطراتشان زندگى مىکنند. در این اثر رد پاى واضح نوستالژى را مىبینیم. آدمهاى «یک زن یک عشق» نمىتوانند با واقعیت زمان خودشان کنار بیایند. «جنسیت گم شده» (1379) اولین رمان آقایى است که موضوعى جسورانه دارد. آقایى تلاش کرده است در این رمان از مشکل آدمهایى بگوید که آنها را ندیده مىگیریم. اما نویسنده علىرغم روایتى تازه در قالب رمان توفیق چندانى به دست نیاورده است. مجموعه داستان «گربههاى گچى» (1382) فضایى تازه را پیش روى ما قرار مىدهد. فرار از وضع موجود، ترس از مرگ و تنهایى و نداشتن قدرت براى تغییر سرنوشت موقعیتى که شخصیتهاى مجموعه در آن قرار دارند.
شیوا ارسطویى
شیوا ارسطویى در سال 1340 به دنیا آمده است.
اولین اثر او داستان بلند «او را که دیدم زیبا شدم» (1372) است که نویسنده تلاش در آفرینش داستانى با ساخت نو در باره جنگ دارد. نویسنده در این اثر با به کارگیرى زاویه گردان، فاصله نویسنده با راوى را حفظ مىکند و به همه آدمهاى داستان امکان حرف زدن مىدهد. در مجموعه داستان «آمده بودم با دخترم چاى بخورم» (1376) راوى زنى است که موقعیتى را مىسازد که در آن خودش را پیدا کند.
در رمان «نسخه اوّل» (1377) راوى نسلى را نمایندگى مىکند که گذشته خود را نگاه مىکند و از آن مىگذرد. راوى با نگاهى گزارشى تلاش مىکند از زبان ژورنالیستى به نفع داستان استفاده کند.
رمان «بىبىشهرزاد» و «آسمان خالى نیست» در خارج از کشور منتشر شدهاند. در «آسمان خالى نیست» زن اثیرى و زن لکاته این بار از زبان زنى روایت مىشود که مىخواهد اوّلى باشد و خون دومى را از رگهایش بشوید. داستان کشمکش بین دو زن اثیرى و لکاته، تنه اصلى داستان و ریشه بقیه کشمکشهاست و شهرزاد قربانى کشمکش دو نیم وجودش است. در مجموعه داستان «آفتاب و مهتاب» (1381)، ارسطویى براى اولین بار از راوى اوّل شخص جمع استفاده کرده است. این داستان کنشها و واکنشهاى تیپهاى یک اجتماع است و از میان نسلى به نام ما به آنچه مىگذرد نگاه مىکند.
در آثار ارسطویى مرز میان واقعیت و خیال چندان مشخص نیست و خوانندهها در داستانهاى او غالباً شخصیتها و حوادث واقعى را مىیابند.
کتاب شعر «گم»، «سینما در آینه خورشید» و «افیون» از دیگر آثار این نویسنده در عرصه مقالهنویسى است.
سمیرا اصلان پور
سمیرا اصلان پور در سال 1341 به دنیا آمد.
داستاننویسى را از سال 1364 با نوشتن داستان در نشریات آغاز کرد. اولین اثر او «مبصر بعدى» (1368) مجموعه داستانى است براى نوجوانان. او «کوههاى آسمان» (1368) را که شامل مجموعه داستانهایى در باره جنگ است براى بزرگسالان نوشت.
«نیلوفر و سپیدار» (1369) داستانى است براى کودکان «و قلب نقرهاى شهر» (1373) را براى نوجوانان نگاشت. «چشم جبههها» (1376) مجموعه خاطرات جنگ است که در سومین دوره کتاب دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت.
«پیراهن سفید» (1376) داستانى است براى کودکان و «انار و آینه» (1376) زندگىنامه داستانى است. «تا ماه کامل شود» (1377) مجموعه داستانى است براى نوجوانان. آثار اصلانپور، بیشتر روایت زندگى نوجوانانى است که بیشتر دلمشغولهایى بزرگسالانه دارند. همچنین مضمون جنگ تحمیلى و خاطرات جنگ دستمایه اصلى آثار اوست.
گزیده ادبیات معاصر، «پنجره من و حیاط شازده» و «قلههاى سپید دوردست» از دیگر آثار اصلانپور است.
فرزانه کرمپور
فرزانه کرمپور در سال 1333 به دنیا آمد.
اولین مجموعه او «کشتارگاه صنعتى» (1376) شامل 8 داستان نیمهمستند است که به شیوه روایت داستانهاى گزارشى ارائه شده است.
«ضیافت شبانه» (1378) دومین مجموعه کرمپور است که در آن داستانها پیرامون تیرگىها و شبها و شبزدهها مىگردد.
رمان «زیر پوست شب» (1380) اولین رمان کرمپور است و درمان «دعوت با پست سفارشى» (1382) دومین رمان این نویسنده است.
کرمپور در داستانهایش بیش از آنکه دغدغه کشف درونیات خود را داشته باشد، در جستجوى رویدادهاى بیرون از خود است و با نثرى سرد و بىاعتنا وقایع داستان را براى خواننده روایت مىکند.
مهشید امیرشاهى
مهشید امیرشاهى در سال 1319 در کرمانشاه به دنیا آمد.
از نویسندگانى است که ماجراهاى شخصى خود را با ذوقى طبیعى و طنزى تنیده شده در تار و پود جملات باز مىگوید. اولین آثار او «کوچه بنبست» (1345) و «سار بىبىخانم» (1347) توصیفى عاطفى از دوران کودکى و توخالى بودن آرزوهاى خانوادهاى مرفه را بیان مىکند. امیرشاهى در «بعد از روز آخر» (1350)، «باران و تنهایى» و «به صیغه اوّل شخص مفرد» (1350) از طریق حدیث نفسهایى زنانه به غربتها، ترسها و آمال زنان مىپردازد.
ترجمههایى از «جیمز تربر» طنزنویس آمریکایى و چند کتاب براى کودکان از ترجمههاى امیرشاهى است.
امیرشاهى اکنون در خارج از کشور زندگى مىکند. مجموعه داستان «در حضر» (1364) «در سفر» و «مادران و دختران» از آثار او هستند که در خارج از کشور منتشر شدهاند.
مهین بهرامى
مهین بهرامى در سال 1324 به دنیا آمد.
اولین اثر او مجموعه «زنبق ناچین» (1341) زندگى خانوادههاى اعیانى تهران قدیم را توصیف مىکند. در مجموعه «حیوان» (1364) متأثر از گذران دوران کودکى در تهران سنتى مىنویسد. در این مجموعه خروج از امنیت دوران کودکى و پرتاب شدن به مصیبتهاى دوران بزرگسالى دغدغه اصلى نویسنده به شمار مىرود. مجموعه «هفت شاخه سرخ» (1379)، «ماهخانم و سفر کوچک به فضا» و «جستجوگر» از آثار دیگر بهرامى است. بهرامى در ساخت دنیاى خانوادههاى اعیانى تهران اواخر دوره قاجار با وصف جزئیاتى از خانه و اشیا موفق است و تنهایى زنان؛ بندیان خانه و اندوه، که راه گریزى جز رفتن به تعزیه را ندارند به خوبى تصویر مىکند.
شهرنوش پارسىپور
شهرنوش پارسىپور در سال 1324 به دنیا آمد.
اولین اثر او قصه «توپک قرمز» بود که در سال 1351 براى کودکان نوشته شد. رمان «سگ و زمستان بلند» در سال 1355 به چاپ رسید و پس از آن مجموعه داستان «آویزهاى بلور» در سال 1356 منتشر شد که در این دو کتاب مىتوان شاهد بیزارى نویسنده از مظاهر زندگى خردهبورژوازى بود. داستان بلند «تجربههاى آزاد» هم در سال 1357 از این نویسنده منتشر شد.
«طوبا و معناى شب» دومین رمان این نویسنده است که در سال 1367 به چاپ رسید و منجر به شهرت وى شد. در این اثر پارسىپور با گرایش به رئالیسم جادویى مارکز، تاریخ و ماوراءالطبیعه را بر زمینهاى از تفکرات عرفانى و اسطورهاى در مىآمیزد و آرامش را در بازگشت به بُنمایههاى طبیعى مىجوید. مجموعه داستان «زنان بدون مردان» اثر دیگرى از این نویسنده است که در سال 1368 به چاپ رسید. داستانهاى این مجموعه پیرامون هویت زنانهاى شکل مىگیرد که انکار شده و مورد تهاجم قرار گرفته است.
از دیگر آثار این نویسنده که در خارج از کشور به چاپ رسیده، مجموعه داستان «آداب صدف چاى در حضور گرگ» و رمان «عقل آبى» و همچنین داستان علمى تخیلى «شیوا» مىباشد.
مجموعه داستان «مردان تمدنهاى مختلف» در سال 1381 و مجموعه داستان «گرما در سال صفر» در سال 1382 به چاپ رسید که این مجموعه داستان از راهیافتهگان به مرحله نهایى دریافت چهارمین دوره جایزه بنیاد هوشنگ گلشیرى مىباشد. پارسىپور با پوشاندن وقایع در هالهاى از ابهام و انزوا از عناصر واقعى، فضایى رؤیایى و تخیلى مىآفریند.
زویا پیرزاد
زویاپیرزاد در سال 1330 در آبادان به دنیا آمد.
کتاب «مثل همه عصرها» (1370) اولین مجموعه داستان این نویسنده است. در آن زنانى که از تکرار به کسالت و ملال رسیدهاند، زندگىشان در برشى کوتاه روایت مىشود. اغلب قصههاى این مجموعه در زمان حال روایت مىشود و با گذر از خلال خاطرات دوردست در همان لحظه شروع به پایان مىرسند و تنها یادآور تکرار و ملال و روزمرگى هستند. روایتى از طبقه متوسط که روال عادى بر زندگىشان حاکم است. شخصیتهاى این قصهها که اغلب زن هستند، به خلوت خود پناه مىبرند.
ادامه روند قصهنویسى پیرزاد «در طعم گس خرمالو» (1376) بیانگر تأمل و مکث او در زندگى آدمهاى آثارش است. در هر پنج قصه این مجموعه، زوایایى از زندگى زنان و مردان معاصر شرح داده شده که برخلاف مجموعه اوّل، پرده از نارضایتى و عدم تفاهم از چهاردیوارى خانهشان برداشته مىشود. در این مجموعه زنان شاغل در برابر زنان خانهدار در مجموعه اوّل قرار دارند و زنان تحصیلکرده به روایت زندگى بىشور و شوق خود مىپردازند. این کتاب موفق به دریافت جایزه بیست سال ادبیات داستانى در سال 1376 شد.
در «یک روز مانده به عید پاک» (1377) نویسنده با تصویر و توصیفى دقیق، شخصیتها و موقعیت آنها را مىسازد. این داستان روایت یک جامعه ارمنى در رویارویى با سنتها، اعتقادات و باورهایشان است. اگر در دو مجموعه پیشین پیرزاد زنان گرفتار تقدیر خویشند و به گونهاى منفعل، در یک روز مانده به عید پاک زنان فعال و تعیین کننده هستند. این سه مجموعه به صورت یک جا در کتابى به نام «سه کتاب» منتشر شده است.
اولین رمان پیرزاد «چراغها را من خاموش مىکنم» (1380) داستان خانوادهاى است ارمنى در آبادان. در این رمان زندگى علىرغم همه فرازها و نشیبها همچنان با کُندى ملالآورى در جریان است و قصه عشقى ممنوعه در جریان ملالآور زندگى رنگ مىگیرد.
این رمان به عنوان بهترین رمان سال 1380 از طرف بنیاد گلشیرى شناخته شد و لوح تقدیر نخستین دوره جایزه ادبى یلدا را در سال 1380 از آنِ خود ساخت، همچنین بهترین رمان در بیستمین دوره کتاب سال 1380 شناخته شد و به عنوان بهترین رمان از سوى مؤسسه پکا (مهرگان ادب) معرفى شد.
«عادت مىکنیم» دومین رمان پیرزاد (1383) روایت جامعه بورژوازى است، دو گروه نو کیسه و ثروتمندان قدیمى. در این رمان جنبههاى مختلف شخصیت زن به تصویر کشیده شده، زنى که با تمام مشکلات خم به ابرو نمىآورد و نماینده زن سختکوش ایرانى است؛ مرد این داستان هم مردى اسطورهاى و خاص است.
زبان رمان ساده و روان است و با موضوع همخوانى دارد.
راضیه تجار
راضیه تجار در سال 1326 در تهران به دنیا آمد.
او فعالیتش را پیش از انقلاب در حوزههاى داستاننویسى، شعر و نثر آغاز کرد. اولین مجموعه داستان او «نرگسها» (1368) به مسائل زندگى امروزى از دیدگاه زنان مىپردازد. در اکثر داستانهاى این مجموعه شخصیت اصلى را زن تشکیل مىدهد و این زنها همگى در انتظارند، در انتظار آمدن مردى. «زن شیشهاى» دومین مجموعه خانم تجار (1369) است که این مجموعه نیز به مسائل زنان مىپردازد. زنانى عفیف که همدوش مردان در حرکتند اما همواره هالهاى از مظلومیت را به دنبال خود دارند. «سفر به ریشهها» (1372) مجموعه دیگرى از این نویسنده است. مسئله مهم اکثر داستانهاى این مجموعه، شناخت آدمها از خود و دیگران است. در این داستانها شخصیتها در طول سفرى که بیشتر صبغه ذهنى دارد، در صدد آنند است که خود و جهان خویش را بهتر بشناسند. در این داستانها شخصیت از رؤیا به واقعیت و از واقعیت به رؤیا چنان در حرکتند تا به گوهر خویش مىرسند. «بندهاى روشنایى» (1375) مجموعه مقالات اجتماعى است که به سبک و سیاقى داستانى نوشته شده است. «هفت بند» (1375) مضمونى جنگى دارد. «ستاره من» (1376) زندگىنامه شهید حمید عربنژاد است. رمان «کوچه اقاقیا» (1376) از دسته رمانهاى اجتماعى است که نویسنده ضمن توجه به ماهیت جامعه سنتى ایرانى عقاید مهمى را که در سطح جامعه مطرح است، در آوردگاه داستانى خود منظور کرده است. از ویژگىهاى بارز این رمان، ظلم واضح و روشن مردان به زنان، عدم توجه به عواطف روحى آنها، عدم شناخت زنان، مرموز بودن بانوان، ظلم زنان بر زنان از جمله مواردى هستند که مورد توجه نویسنده بودهاند.
«صداى پاى آب» (1376)، «فرصت سبز» (1376) مجموعه آثار شاگردان راضیه تجار است که به تساوى منتشر شده است. مجموعه داستان «سنگ صبور» (1376) بخشى از داستانهاى تجار است که در مجلات هفتگى چاپ شده و مضمونى اجتماعى دارد. در مجموعه داستان «شعله و شب» (1376) مضمون تنهایى و غربت انسان، بستر تمامى قصهها را تشکیل مىدهد.
«از خاک تا افلاک» (1377) زندگىنامه داستانى عطار نیشابورى است.
«مجموعه گزیده ادبیات معاصر» (1378) و «جایى که آسمانش میناکارى است» (1379) داستانهاى مربوط به جنگ است.
تجار، نویسنده پرکارى است که از تجربههاى فراموششده مىنویسد و گاه تجربههاى زندگى خودش را در قالبى احساسى به نمایش مىگذارد و با نثرى شاعرانه به آفرینش داستان مىپردازد. سوژه او از میان عشقها و رنجهاى بشرى انتخاب مىشود و قصه زنان و مردانى است که زمانى به امنیت خاطر دست پیدا مىکنند که ایثار کنند و در معنویت پناهگاهى یابند.
گلى ترقى
گلى ترقى در سال 1318 به دنیا آمد. او از سال 1344 با چاپ داستانى در مجله «اندیشه و هنر» کار ادبى خود را آغاز کرد. در سال 1348 اولین مجموعه داستان او به نام «من چه گوارا هستم» به چاپ رسید. در سال 1352 داستان بلند «خواب زمستانى» را منتشر کرد. «خاطرات پراکنده» و بعد مجموعه داستان «جایى دیگر» در سال 1379 از این نویسنده منتشر شد. کتاب اخیر یکى از نامزدهاى دریافت جایزه بنیاد گلشیرى در سال 1380 بود و سه داستان «انار بانو و پسرهایش»، «بزرگ بانوى روح من» و «درخت گلابى» از این مجموعه به عنوان تکداستانهاى برگزیده در سال 1380 توسط بنیاد گلشیرى موفق به دریافت جایزه شد. مجموعه داستان «دو دنیا» نیز در سال 1382 از این نویسنده به چاپ رسید. گلى ترقى کتاب شعرى به نام «دریا پرى کاکلزرى» هم دارد.
گلى ترقى از نویسندگان ایرانى معاصر است که سالهاست در خارج از کشور زندگى مىکند و از نویسندگان مهاجر ایرانى در فرانسه به شمار مىآید. اما آثار او به طور مرتب در ایران به چاپ مىرسد. داستانهاى ترقى اغلب در زمان حال شروع مىشود و نقبى به گذشته او پیدا مىکند. ترقى اغلب از خاطرات مستند خود مىنویسد و تلاش دارد موقعیت انسانى را در فضاى این سالها نمایش دهد.
«عادتهاى غریب آقاى الف در غربت» آخرین اثر منتشر شده نویسنده است.
مریم جمشیدى
مریم جمشیدى در سال 1341 به دنیا آمد.
او در سال 1367 مجموعه داستان «گهواره چوبى» را براى نوجوانان منتشر کرد و همان سال مجموعه داستان «عالم و آدم» را چاپ کرد. محتواى داستانهاى این مجموعه، ناراحتىها و گرفتارىها و مسائل ارزشى زن در دوران پس از انقلاب اسلامى است. داستان بلند «آوازى براى آدم برفى» (1372) از آثار دیگر جمشیدى است که براى نوجوانان نوشته شده و پس از آن مجموعه داستان «باد و باران» (1373) دومین مجموعه داستان اوست که محور داستانهاى این مجموعه را نیز زنان تشکیل مىدهند. نویسنده کوشیده است در این مجموعه به تحلیل شخصیت زن بپردازد.
«چشمه آفتاب» (1373)، «دو حلقه مروارید» (1375)، و «روزى که نخلها به دنیا آمدند» (1376) مجموعه داستانهاى جمشیدى هستند که براى نوجوانان نوشته شدهاند و «مرغابىهاى رود درینا» (1375) و «سحر، شببوها، نماز» (1375) در حوزه کودکان نوشته شدهاند.
داستان بلند «ملکه عاشقى» (1378) زندگینامه بانو امین اصفهانى است که توسط این نویسنده منتشر شده است.
فرخنده حاجىزاده
فرخنده حاجىزاده متولد 1332 است.
داستان «خاله سرگردان چشمها» (1373) از ذهن پریش خاله روایت مىشود. سفر راوى با تاکسى به سفرى ذهنى در رنجهاى انباشته شده زنان و مردان داستان بدل مىشود تا زمینههاى روحى - اجتماعى خودکشى داودى آشکار شود. داستان که با خوابى کابوسوار آغاز شده، در مهاى ابهامانگیز فرو مىرود.
«خلاف دمکراسى» (1377) و «از چشمهاى شما مىترسم» (1378) داستان آدمهایى است که گمکردهاى دارند که یادش ذهنشان را مشغول کرده است. «تقدیم به کسى که قاتلم نبود» (1382) و «گربههاى گچى» (1382) از دیگر آثار فرخنده حاجىزاده هستند. در این دو مجموعه فرار از وضع موجود، پناه بردن به دلخوشکنکهایى براى ادامه زندگى، ترس از تنهایى و مرگ و نداشتن قدرت کافى براى تغییر سرنوشت، درونمایه اکثر این داستانها را تشکیل مىدهد. «در گربههاى گچى» خلق موقعیت و زمینهسازى براى داستانى که نویسنده تعریفش نمىکند، با مهارت صورت گرفته است. فرخنده حاجى آثار دیگرى نیز دارد که از جمله مىتوان به «کتابشناسى اساطیر و ادیان» مجله «بایا»، قصههاى گزارشگونه «من، منصور و آلبرایت» اشاره کرد. او در ضمن ناشر و سردبیر نیز هست.
فریده خردمند
فریده خردمند درسال 1336 در تهران به دنیا آمد و در رشته نمایش و ادبیات نمایشى به تحصیل پرداخت. از سال 1369 - 1367 به عنوان نمایش نامهنویس، کارگردان و بازیگر به فعالیت پرداخت. اولین کار او «آرزوى سهره» (1373) داستانى است براى کودکان. «پرندهاى هست» (1376). «بادبادک» (1377) داستان کودکان و «هفت زن هفت داستان» (1378) مجموعه داستانهاى هفت زن نویسنده، «آرامش شبانه» (1378)، «آب حیات» (1381) «سیلویا، سیلویا» (1379) «وقتش است که با من زندگى کنى» (1380)، «فصل گمشده» (1382) از آثار خردمند هستند. ارائه برش کوتاه از زندگى، شکار لحظات اثرگذار و تکاندهنده از روابط پیچیده میان انسانها از ویژگى داستانهاى کوتاه خردمند است.
سیمین دانشور
سیمین دانشور در سال 1300 در شیراز به دنیا آمد.
او همسر جلال آل احمد بود. نخستین مجموعه داستانش «آتش خاموش» در سال 1327 چاپ شد. مجموعه داستان «شهرى چون بهشت» در سال 1340 منتشر شد و اولین رمان او «سووشون» در سال 1348 چاپ شد. این اثر معروفترین اثر داستانى دانشور محسوب مىشود که با اقبال عمومى روبهرو شد و اوج کار این نویسنده محسوب مىشود.
دانشور در این رمان زندگى خانوادگى یوسف ورزى را در سالهاى جنگ جهانى دوم تصویر مىکند و مىکوشد شناختى درونى و هنرمندانه از فضاى عاطفى و اجتماعى آن دوره ارائه دهد.
«زرى» در ابتدا تلاش مىکند از نفوذ مسائل سیاسى به درون حریم خانهاش جلوگیرى کند. اما با مرگ شوهر مبارزش به وسیله بیگانگان، به چهرهاى آرمانخواه مبدل مىشود. مجموعه داستان «به کى سلام کنم» در سال 1359 منتشر شد. مجموعه داستان از «پرندگان مهاجر بپرس» سومین مجموعه داستان اوست و دو رمان «جزیره سرگردانى» و «ساربان سرگردان» هرکدام به ترتیب در سالهاى 1372 و 1380 منتشر شدند.
داستان «ساربان سرگردان» به نوعى ادامه رمان «جزیره سرگردانى» است. جزیره سرگردانى به دوران پیش از انقلاب و وقایع سیاسى زمان مصدق مىپردازد و در سایه معرفى «هستى، سلیم و مراد» و عشق پدید آمده میان آنها این دوران را بررسى مىکند. در کتاب «ساربان سرگردان» شخصیتهاى رمان جزیره سرگردان پا به دوران انقلاب مىگذارند و وقایع انقلاب و جنگ در این اثر محور ماجراها را تشکیل مىدهد.
دانشور آثار متعددى را نیز ترجمه کرده است که از جمله ترجمههاى معروف او مىتوان به «بئاتریس» از «آرتور شنیتسلر»، «سرباز شکلاتى» از «برنارد شاو»، «دشمنان» و «باغ آلبالو» از «چخوف»، «داغ نهنگ» از «هاثورن»، «دنبال وطن» از «آلن پیتون» و «کمدى انسانى» از «سارویان» اشاره کرد.
منیرو روانى پور
منیرو روانىپور در سال 1333 در جفره بوشهر به دنیا آمد.
او با اولین مجموعهاش «کنیزو» (1367) به عنوان نویسندهاى شهرت یافت که به مسائل زنان در فضاى وهمناک جنوب مىپردازد. در این کتاب مرگ عزیزى ذهن راوى را به چرخش در مىآورد و سیلان خاطرات پندارگونه و شاعرانه ایجاد مىکند. هر داستان ضمن آنکه بازتابى از تجربیات و حالتهاى شخصى زنان است، وضع اجتماعى و موقعیت زیستى آنها را نیز توصیف مىکند.
دومین اثر روانىپور رمان «اهل غرق» (1368) است که به شیوه رئالیسم جادویى مارکز تصویر شده است. در این رمان روانىپور جنوب جادوزدهاى را روایت مىکند که کشف نفت و صنعت مونتاژ آن را نابود کرده است. زبان شاعرانه - فضایى خیالانگیز در یک سوم داستان به خوبى خواننده را درگیر ماجرا مىکند اما با ورود بیگانگان رفته رفته منطق داستان بر هم مىخورد. مجموعه داستان «سنگهاى شیطان» (1369) و رمان «دل فولاد» (1369) به مشکلات عاطفى و معیشتى زنان در جامعه ایران مىپردازد. مجموعه «سیریا سیریا» (1372) بر اساس یادهاى دوران کودکى و سفرهاى نویسنده به زادگاهش شکل گرفتهاند. «کولى کنار آتش» (1373) سومین رمان روانىپور است که در آن بار دیگر به آرزوهاى سرکوفته و عاطفى زنان مىپردازد؛ دخترى که به جرم عشق رانده مىشود و در جستجوى فردیت خویش راهى شهر مىشود. نثرى شاعرانه و رمانتیک در این اثر به نویسنده کمک کرده است. «زن فرودگاه فرانکفورت» (1380) مجموعه داستان دیگرى از روانىپور است که نقطه عطفى در داستانهاى کوتاه او به حساب مىآید.
در این اثر پررنگى عناصر بومى جایش را به موقعیت معلق انسان کنونى داده و مسائل زندگى و تکنولوژىزده شهرى، جایگزین فضاى روستایى شده است. روانىپور با توجه به مسائل سیاسى و اجتماعى زنان مهاجر تجربهاى تازه را در این مجموعه به نمایش گذاشته است.
در مجموعه داستان «نازلى» (1381) بار دیگر روانىپور به مسئله زن و عشق مىپردازد.
شهلا پروین روح
شهلا پروینروح در سال 1335 به دنیا آمد.
اولین مجموعه داستان او «حناى سوخته» (1378) جایزه منتقدان ادبى را از آنِ خود کرد.
پروینروح در این مجموعه تلاش کرده است فرمهاى روایى - زبانى را تجربه کند. در اغلب این داستانها از وراى تکگویى زنان دلهرهها و تشویشهاى آنها تصویر مىشود.
دومین اثر پروینروح، رمان «طلسم» (1380) ساخت پیچیدهاى را تدارک مىبیند که از ناهمگونى دو موقعیت داستانى پدید آمده است و تلاش دارد به گونهاى استعارى، رویارویى سنت و مدرنیسم را نشان دهد، هر چند در طلسم این مقابله با وجود پیروزى ظاهرى از لحاظ ذهنى و معنوى موفق به چیرگى بر سنت و طلسم گذشته نشده است.
داستانهاى پروینروح در «حناى سوخته» و «طلسم» در فضایى سنتى رخ مىدهد تا زمینه مناسبى براى نقد سنت فراهم آید.
زهرا زواریان
زهرا زواریان متولد 1341 است. وى مدتى سردبیر مجله ادبیات داستانى بود و اولین اثر او مجموعه داستان «نجواى حریر» (1369) بود که درونمایه داستانهاى این مجموع بیشتر مسائل ارزشى پس از انقلاب است. «تصویر زن در ده سال داستاننویسى انقلاب اسلامى» (1370) دومین اثر داستانى زواریان و «مستانه» 1370 منتشر شد. پیام کلى داستان تشابهى دارد با داستانهاى عاشقانه ادبیات فارسى مثل لیلى و مجنون با این تفاوت که نگاه معنوى نویسنده در سرتاسر اثر دیده مىشود. این اثر زبانى شاعرانه دارد. مجموعه داستان «مهتاب» (1377) مجموعه داستان جنگ است که این مجموعه موفق شد جایزه بنیاد حفظ آثار را به خود اختصاص دهد. «عروسک و فرشتهها» (1376)، این کتاب براى کودکان نوشته شده و به جشن تکلیف دخترى به نام ریحانه مىپردازد، که در مقابل شیطانى که مىخواهد او را با عروسک فریب دهد مقاومت مىکند. در «رایحه نجابت» (1370) زواریان به موضوع حجاب مىپردازد.
«نزدیکتر بیا احمد» (1377) روایتى داستانى از معراج پیامبر است که در حوزه ادبیات کودکان منتشر شده است.
«شبستان دل» (1378) سفرنامه حج تمتع است و «گزیده ادبیات معاصر» (1376) داستانهاى برگزیده زواریان است که انتشارات نیستان آن را منتشر کرده است.
در «خاتون عشق» (1381) زواریان با روایتى داستانى به زندگى نرجسخاتون، مادر امام زمان(ع) مىپردازد.
«بهشته من» (1382) داستان زندگى فاطمه بنتاسد است و «دامنى از جنس آب» (1382) داستانى در باره زندگى هاجر. در «همآغوش روشنایى» زواریان با زبانى داستانى به زندگى رابعه پرداخته است.
فرشته سارى
فرشته سارى در سال 1333 در تهران به دنیا آمد.
مجموعهاى از اشعار «پاسترناک» را با عنوان «زندگى، خواهر من است» و «آدم آهنى و پروانه» را به فارسى ترجمه کرده است. سارى در رمان «مروارید خاتون» (1369) به سرنوشت تلخ زنان در نظام زمیندارى دیروز و زندگى شهرى امروز مىپردازد. این اثر نویسنده اگر چه به شیوه واقعگرایى متعارف نوشته شده است، اما گاه نویسنده با تکیه بر حوادث باورنکردنى منطق واقعى رویدادها را در هم مىریزد.
در داستان «زمان گمشده» (1370) سارى سفرى به گذشته و آینده از وراى کابوسى تلخ دارد. همه چیز در نوعى ناشناختگى مرموز مىگذرد. معلق بودن زمان و مکان، شگردى براى پرداختن به این موقعیت است.
در «جزیره نیلى» (1371) زمان چرخهاى مدور را طى مىکند و شخصیتها در فضایى وهمآلود به هم تبدیل مىشوند.
رمان «آرامگه عاشقان» (1374) در هفت حلقه سیرى دایرهاى را طى مىکند. ماجراها در گنگى مهآلود غروب هنگام گورستان مىگذرد. آدمهاى رمان همه مردهاند و از راه یاد و خواب به سراغ یکدیگر مىروند.
«چهرهنگارى دنیا» (1374) و «متهم» (1373) دو مجموعه دیگر نویسنده هستند که در آنها تلاش براى تکنیکى شدن، اثر را دچار نوعى تصنع و ساختگى مىکند. «روزها و نامهها»، «هیچ کجا و هیچ وقت» (1371)، «تربت عشق و جمهورى زمستان» (1372) «میترا» (1377)، «عطر رازیانه» (1378)، رمان «پرى سا» (1382) از دیگر آثار فرشته سارى هستند.
سپیده شاملو
سپیده شاملو در سال 1347 به دنیا آمده است.
اولین اثر او رمان «انگار گفته بودى لیلى» (1379) حکایت زنى است که شوهرش مىمیرد و داستان زندگى خودش و خواهرشوهرش را از طریق تکگویى او با همسر مردهاش مىشنویم. رمان، داستان زنان و موقعیت امروزى آنهاست. حکایت شخصیتهایى است که هر کدام به دنبال لیلى خویشند.
ساختار رمان بر پایه خاطره بیان شده و با تغییر زاویه دید، خاطرات در هم تنیده دو زن داستان را شکل مىدهد. این رمان در دوره اوّل آثار برگزیده بنیاد گلشیرى موفق به کسب عنوان بهترین رمان اوّل سال 79 شد.
«دستکش قرمز» (1381) دومین اثر و اولین مجموعه داستان سپیده شاملو است.
انیسه شاهحسینى
رمان 340 صفحهاى «توپچنار» نوشته انیسه شاهحسینى مانند داستانهاى روستایى دهل چمل است (ورود عناصر زندگى جدید در دهى که زندگى و سنتهاى پسندیدهاى دارد، از درون فرو مىریزد).
«توپچنار» با نثرى پخته روایت مىشود. توصیفها با حال و هواى داستان همخوانى دارند و درخور باورهاى مردم قصهاند.
اهمیت «توپچنار» و وجه تمایز آن از آثار دیگر که در باره روستاها نوشته شده در این است که شاهحسینى رمان خود را از نگرشى زنانه روایت مىکند و زنان ده فرصت مىیابند راز درون باز گویند و با صراحت، خواستههاى خود را آشکار سازند. روایتهاى آنان، بافت روانى - فرهنگى زنان روستا را در سالهاى پس از انقلاب باز مىنماید، مردان اما در رمان حضور جدى ندارند.
این رمان جزء آثار برگزیده بیست سال ادبیات داستانى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى بود.
منصوره شریف زاده
منصوره شریفزاده در سال 1332 به دنیا آمد.
او پس از انتشار «بند کفش» (1359)، «سنگر محمود» (1361) را در باره جنگ نوشته که به دلیل عدم تجربه نویسنده از جنگ و پیامدهاى آن، گسترش طبیعى و شکل مناسبى را پیدا نکرده است.
شریفزاده مجموعه داستان «مولود ششم» را در (1363) چاپ کرد. او در این مجموعه به توصیف جلوههاى گوناگون رنج زنانى پرداخته است که قربانى جامعه مردسالار شدهاند.
مجموعه داستان «سرمهدان میناکارى» (1374) ریشه در دلمشغولى واحدى دارند. داستانها در فضاى اضطراب ایام جنگ و موشکباران شهرها مىگذرند و ساختى نمایشى دارند و حوادثشان از لابهلاى گفتگو بین دو نفر نمایان مىشود و از وراى گفتگوهاست که اضطراب بىآنکه مطرح شود در فضا جارى مىشود. در مجموعه داستان «عطر نسکافه» (1380) وى بار دیگر به زنان مىپردازد.
در این مجموعه نیز ما با تنهایى ویران کننده آدمهایى مواجهیم که به آرزوهایشان نرسیدهاند، و با خاطرات خود دلخوشند. رمان «چنار دالبتى» (1381) به زن جوانى در بحبوحه عشق و انقلاب مىپردازد.
شریفزاده تلاش مىکند در داستانهایش با ساختن فضایى دراماتیک بىدخالت و تفسیر زندگى، آدمهاى داستانهایش را در هیأتى ساده به نمایش در آورد. او تلاش مىکند به جاى توضیح در باره زنان تحقیرشده، خواننده را رو درروى برشى از زندگى قرار دهد و نتیجهگیرى را به عهده خواننده بگذارد.
گردآورى مجموعه «بیست داستان از بیست نویسنده زن ایرانى» و ترجمه آثار «اطلسىهاى لگدمال شده» از «ویلیامز»، «پیروزى تخممرغ» از «آندرسن» و «فرهنگ اصطلاحات ادبى» از «مارتین گرى» از دیگر آثار این نویسنده است.
ناهید طباطبایى
ناهید طباطبایى در سال 1337 به دنیا آمد.
نخستین مجموعه او «بانو و جوانى خویش» (1370) حدیث نفس زن پا به سن گذاشتهاى است که با کابوسها، وهمها و حسرتهایش تنها مانده است. شخصیت همه داستانها هستىباختگانى هستند که با مرور خاطرات دلخوشند. آنان که باب میلشان زندگى نکردهاند، دچار آشفته فکرى مىشوند. اغلب نوشتههاى کتاب برشهایى طرحواره از زندگىاند که گستره و عمق داستان کوتاه را نیافتهاند.
مجموعه داستان «حضور آبى مینا» (1372) با توفیق در ساخت لحن مناسب براى هر شخصیت فضاى طبیعىترى را مىسازد. داستانهاى کتاب الگوى واحدى دارند و در همه آنها تلاش براى شناخت یک دوست از وراى زمانهاى از دسترفته، وسوسه ذهنى راوى مىشود. انگار همه دنبال نیمه گمشده خود مىگردند و مىکوشند با یافتن آن، خود را کامل کنند. این کتاب موفق به دریافت جایزه بیست سال ادبیات داستانى در سال 1376 شد.
در مجموعه داستان «جامه دران» در سال 1378 نیز حفظ خاطرات، مقابلهاى براى خاموشى و مرگ و راهى براى غلبه روزمرگى است، که گذشته و هویت آدمى را مىسازد.
چهل سالگى (1379) اولین رمان طباطبایى است که باز دغدغه یافتن همان نیمه گمشده خودش را نشان مىدهد. عشقى خاموش و پنهان در شکلى جدید سر باز مىکند و منجر به خودشناسى زن داستان مىشود.
«خنکاى سپیدهدم» (1380) دومین رمان طباطبایى است. فضایى متفاوت از قصههاى پیشین او را روایت مىکند و این بار به جمع زنان زندانى مىرود و رنج و مصایب طبقهاى را بازگو مىکند که قادر به تغییرى در آن نیستند.
سومین رمان طباطبایى «آبى صورتى» محصول سال 1383 است.
غزاله علیزاده
غزاله علیزاده در سال 1327 در مشهد به دنیا آمد و در سال 1375 به زندگى خود خاتمه داد. از سال 1345 با چاپ داستانهایى در مجله خوشه، کار ادبى خود را آغاز کرد. اولین مجموعه داستانش «سفر ناگذشتنى» (1356) نام دارد و داستان بلندى هم با نام «بعد از تابستان» (1356) نوشته است. این داستان رنگ و بویى عرفانى دارد و توصیفى از تب بلوغ دو دختر جوان و ثروتمند و رابطه عاطفى آنها با مردى جوان است.
علیزاده رمان کوتاه «دو منظره» (1363) را در اسفند 1358 مىنویسد و از دیدگاهى عرفانى به تجلیل از نیروى تغییردهنده انقلاب مىپردازد.
رمان «خانه ادریسها» در سالهاى 1370 - 1371 منتشر شد. این رمان نمایهاى نمادین دارد. علیزاده در این رمان با جزیىنگارى خاص رئالیستهاى قرن نوزدهم به بازگویى زندگى قهرمانان فرعى مىپردازد و موضعگیرى خود را در برابر انقلابها نشان مىدهد.
مجموعه «چهارراه» (1373) آخرین اثر نویسنده است که دربردارنده چهار داستان کوتاه بلند است که در 21 بخش کوتاه نوشته شده و در پسِ صحنههاى بُریده آن یأسى حس مىشود که ریشه در شکست و ناکامى دارد. هیچ کس به مراد دلش نمىرسد و با فرو مردن عشق و شور زندگى، پوچى و دلمردگى از راه مىرسد، تا هستى آدمیان را فرا گیرد.
«تالارها»، «شبهاى تهران»، «با نارنج و ترنج بر شاخ سیب» از دیگر آثار علیزاده هستند.
[براى جامعهاى که «امید» و عشق به زندگى و نگاه به همه خوبىها و زیبایىها، سرمایهاى بىهمتاست، پوچگرایى و گمگشتگى و تیرهاندیشى امثال «صادق هدایت» نمىتواند الگو و ارزش باشد. براى انسان خداباور و مؤمنى که پایبند به ارزشهاى دینى و ایمانى است و یأس را بزرگترین گناه مىشمارد، فرجام خانم «علیزاده» بسى تأسفانگیز و کاملاً مردود است، حتى اگر به توهم رهایى از درد بىعلاج باشد. پیداست همان گونه که در مقاله اشاره شده، مىتوان رگههایى از شکست روحى و پوچى علیزاده را در آخرین اثر او دید. نویسندهاى که باید هنر خویش را براى هنجارهاى جامعه و بارور ساختن نهال عشق و امید در دل یکایک افراد، به خدمت بگیرد، چگونه چنین سرانجامى را براى هنر و زندگى خویش رقم مىزند؟!
روشن است ذکر نام وى در این مجموعه، تنها بر اساس ارزیابى توان قلمى نویسنده است و نه محتواى آثار و نه سرانجام تأسفبارى که پیدا کرد. این نکته درباره برخى دیگر از افراد و آثار که شرحشان در این مجموعه آمده نیز صادق است؛ وگرنه دلیلى براى شرح حال آنان نبود و به داستاننویسانى که هنر خویش را تنها در خدمت ارزشهاى جامعه اسلامى گرفته و خود نیز به آن پاىبندى نشان مىدهند بسنده مىشد. سردبیر]
فریبا وفى
فریبا وفى در سال 1341 در تبریز به دنیا آمد. نخستین مجموعه داستان او با نام «در عمق صحنه» در سال 1375 به چاپ رسید. مجموعه دوم او «حتى وقتى مىخندیم» در سال 1378 منتشر شد. «پرنده من» نخستین رمان این نویسنده است که در سال 1381 چاپ شد و سپس «ترلان» که در سال 1383 منتشرشد.
وى در آثارش به زندگى زنان معاصر مىپردازد و تلاش مىکند با زبانى ساده و صمیمى دنیاى درونى زنان را به تصویر بکشد. این زنان بیشتر از طبقه متوسط جامعه انتخاب شدهاند و «وفى» کوشیده است با نگاهى جزیىنگر مسائل آنها را معرفى کند.
«پرنده من» در سال 1382 از سوى بنیاد هوشنگ گلشیرى و جایزه ادبى یلدا به عنوان رمان سال در میان کتابهاى منتشر شده در سال 1381 شناخته شد. همچنین از این رمان در جایزه ادبى مهرگان و جایزه ادبى اصفهان تقدیر به عمل آمد.
این رمان داستان زندگى زنى است که پس از سالها مستأجرى، صاحب خانه کوچکى شده است و احساس امنیت مىکند اما شوهرش مىخواهد خانه را بفروشد و از ایران برود. سرتا سر رمان خاطرات کودکى و بزرگسالى زن است که علىرغم وجود حادثهاى بیرونى، از کشش و جذابیت خاص خود برخوردار است و سرانجام منجر به تغییر و تحولى درونى در زن داستان مىشود.
* * *
دیگر نویسندگان فعال
اما در میان زنان نویسنده، چهرههاى فعال و تلاشگرى به چشم مىخورند که شایسته بود در این پژوهش از آنان نیز نام برده شود اما پرداختن به زندگینامه آنها مجال بیشترى را مىطلبید. در بخش دوم کوشش شده است بیست و پنج زن داستاننویس دیگر گذرا و با معرفى چند اثر معرفى شوند.
هر چند نویسندگان تواناى دیگرى چون لیلى گلستان، فریبا اسلامى، زهرا رهنورد، نرگس آبیار، پرى منصورى، فریده رازى، فرشته توانگر، مهرى رحمانى، مهسا مُحِبّ على، ناهید کبیرى، فتانه حاجسیدجوادى، چیستا یثربى، فرشته مولوى، مژگان شیخى، مریم بصیرى، فریده شبانفر، آذرمیدخت بهرامى، فریده لاشایى، لیلى فرهادپور، نازى صفوى، ناهید سلیمانخانى، سپیده خلیلى، رؤیا خسرو نجدى، فریده نجفى، لیلا صادقى، پروین سلاجقه، فرزانه طاهرى، مهرنوش مزارعى، الهه بهشتى، ناهید توسلى، میترا داور، نوشین احمدى، شهین باغچهبان، فهیمه خدادوست، مریم روحانى، فروزنده خداجو، آناهیتایوشىزاده، مهینخلیلى، نسرین صمصامى و ... زنانى هستند که دست بر قلم دارند و در این مجال جز ذکر نام آنها فرصتى براى بررسى آثارشان نیست. در ادامه آثار 25 نویسنده دیگر مطرح مىشود.
* * *
گزیدهاى از دیگر داستاننویسان
معصومه اصغرى
در سال 1367 داستان «مقاومت و تلاش» را نوشت که با بیانى سمبلیک به زندگى روستایى یک زن پرداخت.
میترا الیاتى
اولین اثر او «مادمازل کتى و داستانهاى دیگر» در سال (1379) منتشر شد.
داستان کوتاه «مادمازل کتى» در سال 1380 جایزه بنیاد گلشیرى را به خود اختصاص داد.
مهشید امیرشاهى
در سال 1319 در کرمانشاه متولد شده است. «باران و تنهایى»، «کوچه بنبست»، «سار بىبى خانم»، «روز آخر»، «صیغه اوّل شخص مفرد»، «در سفر» و «مادران دختران» عناوین آثار وى هستند.
ناتاشا امیرى
در سال 1349 در تهران به دنیا آمده است. «هولا ... هولا» و «با من به جهنم بیا» از جمله آثار وى مىباشند.
بنفشه حجازى
در سال 1333 به دنیا آمد. داستان بلند «گزارشى از ستونزار» در هفت فصل در سال 1366 انتشار یافت. این اثر با شیوهاى روانشناختى اما آکنده از تصاویر ذهنى و عوالم رنگارنگ طرح شده است. «تارا و ماه» و «نرگس عشق» آثار دیگر این نویسنده هستند.
کتابهاى پژوهشى چون: «زن به ظن تاریخ»، «ادبیات کودکان و نوجوانان» «دایره حیات»، «به زیر مقنعه»، «ضعیفه»، «تاجالرجال» و مجموعه اشعارى چون: «رؤیاى انار»، «نپرس چرا سکوت مىکنم»، «یک منظومه آواره و بیست ترانه سرگردان»، «مثل هیچ کس»، «اعتراف مىکنم» و «بیسکویت نیمخورده» از دیگر آثار حجازى هستند.
خاطره حجازى
شاعر و نویسنده نیز نخستین اثر خود را در قالب رمان با نام «در شب ایلاتى عشق» در چهار فصل بین سالهاى 1366 تا 1370 نوشته است.
نویسنده، فرهنگ مردم لُر را در این داستان گنجانده و کوشیده فضاى فرهنگى، جغرافیایى و اجتماعى مردم لُر را در این نوشته به نمایش بگذارد. از خاطره حجازى «چراغهاى رابطه» نیز در سال 1372 چاپ شده است. «خانم آب» و «اثر پروانه» از دیگر کارهاى وى است.
مهرى حیدرزاده
در سالهاى 1370 تا 1371 رمان بلند «شکوفههاى عشق» یا «کویر زندگى» را نوشته است. موضوع آن برگرفته از زندگى روزمره آدمها و اندوه و شادى و آرمانهاى مردم است. «آستانه پنجم» عنوان کتاب دیگر وى است.
فریده خلعتبرى
یکى دیگر از زنان نویسنده کشورمان است که آثار «شیرینتر از عسل»، «یوسف و زلیخا» و «پرى ناز» را نوشته است.
مهین دانشور
خواهر سیمین دانشور نویسنده و مترجم، اولین اثر خود را با عنوان «در رودخانه ما» (1371) منتشر کرد. این اثر مجموعه پنج داستان کوتاه نویسنده است که بر اساس خاطرات نویسنده از روستاى زادگاهش نوشته شده و زمینه نوستالژیک دارد. اثر دیگر این نویسنده رمان «خانواده میکائیل و اعقاب» است (1372) که سوگنامه زوال اصالت دهقانى و جایگزینى سوداگرى و رباخوارى به جاى آن در سالهاى 1300 است.
فریده رهنما
پیش از انقلاب داستان «یکشنبه شوم» (1342) را نوشت و پس از انقلاب «قلبهاى تنها» یا مرثیهاى بر مرگ آرزوها (1363)، «نوایى از دل»، «سوختهدلان»، «برنج تلخ»، «یک بار دیگر با احساس»، «افسانه دل»، «سیپده دم انتظار»، «از ثریا تا ثریا»، «ترنم مهر در فصل آبى و مه»، «کمند مهر» و «قلب شیفته».
رؤیا شاپوریان
در سال 1345 در تهران به دنیا آمد. داستان «نیاز» (1367) برگزیده مسابقات دانشجویى در سال 1367 شد. «مثل صورت سمیرا»، «روى خوش» و «سرزمین کورها» از کارهاى این خانم پزشک و نویسنده است.
پوران فرخزاد
خواهر فروغ فرخزاد، متولد 1316 در تهران است.
وى تا کنون پنج رمان و چندین داستان کوتاه نوشته که پس از انقلاب به دو رمان «جز در پسِ آینه» (1370) و «آتش و باد» (1370) مىتوان اشاره کرد. رمان اوّل روانشناختى و سمبلیک است.
مینو کریمزاده
در سال 1363 در شهرکرد به دنیا آمده است. وى فیلمنامهاى با عنوان «زن دوم» با همکارى «فرشته طائرپور» نگاشته است. «اندوه شیرین»، «یک صبح پاییزى»، «نگاهى رو به دریا» و «بلیت آخر» از جمله آثار داستانى وى مىباشند.
مهناز کریمى
رمان «رقصى چنین» را در سال 1370 منتشر کرد. در این رمان حوادث داستانى در جنوب مىگذرد و کریمى با نثر و پرداخت و ساختار داستانى به دفاع از زندگى، ارزش و حقوق زنان جنوبى اهتمام دارد.
ماهمنیر کهباسى
متولد 1339 در تهران است. کتابهاى «اوج پرواز»، «یک کلاه بهار نارنج»، «مهربانم سلام»، «گاهى دلم براى خودم تنگ مىشود» و «با تو باید دروغگو باشم» به قلم وى منتشر شدهاند.
فریده گلبو
پیش از انقلاب در سال 1343 رمان «جاده کور» را نوشت و در سال 1373 «حکایت روزگار» را منتشر کرد. «بعد از عشق»، «دو غریب»، «جادو» و «هفت پیکر» از دیگر آثار این نویسنده هستند.
بىتا ملکوتى
تحصیلکرده رشته ادبیات نمایشى با سابقه کار در مطبوعات. دو کتاب «صبح و زمزمههاى دختر شاهنامه» در سال 77 و «تابوت خالى» را در سال 82 نگاشته است.
فرشته مولوى
متولد 1332 است. «کتابشناسى داستان کوتاه ایران و جهان» را در سال 1371 نگاشت و مجموعه داستان «پرى آفتابى و داستانهاى دیگر» را که در برگیرنده هشت داستان کوتاه است، در سال 1370 چاپ کرد. او در این داستانها فرهنگ و آداب شرقى و آئینها را دستمایه کار خود قرار داده است. رمان «خانه ابر و باد» (1370) اولین رمان اوست که به زندگى ویژه ایرانى و مسائل رفته بر زنان مىپردازد.
محبوبه میرقدیرى
متولد 1337 است. «شناس»، «پولک سرخ»، «خانه آرا» و «روى لبهایشان خنده بود» از جمله آثار وى مىباشند.
شهره وکیلى
«خاک سرخ» را در سال 1372 در باره جنگ تحمیلى ایران و عراق نوشت. از دیگر آثار او «عشق مرز ندارد» 1371، «آوا»، «من حرف دارم» و «بازى تمام شد» مىباشد.
* * *
ادبیات کودک و نوجوان
اما زنان داستاننویس کودک در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز فعالیتهاى چشمگیرى داشتهاند که متأسفانه در این پژوهش مجال پرداخت به آنها میسر نبود؛ فقط در این بخش تلاش شده به اختصار به معرفى چند تن از زنان داستاننویس بسنده شود.
طاهره ایبد
متولد 1342 در شیراز است. مجموعه داستانى به نام «شیشههاى شکسته» (1367) براى نوجوانان، «خانواده آقاى چرخشى»، «دور گردون»، «به هواى گل سرخ» و «عمو نوروز بازنشسته مىشود» از جمله آثار وى هستند.
نورا حقپرست، فروزنده خداجو، فریده شبانفر، طلیعه خادمیان، مینوش صامت، مهین خلیلى، فریب خاورى، مهرى حجمنژاد، سرور پوریا، زهرا لنگرودى و ... از داستاننویسان زن دیگرى هستند که براى کودکان و نوجوانان مىنویسند.
افسانه شعباننژاد
در سال 1342 در کرمان به دنیا آمد. «بخوان و بدان»، «پونهها و پروانهها»، «خورشیدخانم کجایى؟»، «بابا و باران»، «فریاد کوه»، «چترى از گلبرگ»، «یک کاسه شبنم»، «باغ هزار دخترون»، «هدیه خالهنگین»، «ننه طلا و نازگل»، «شیشه و آواز»، «باغ فرشتهها» و ... از آثار اوست.
سوسن طاقدیس
در سال 1328 در شیراز به دنیا آمد. از آثار او کتابهاى «لیلا و سلطان»، «قهر قهر تا قیامت»، «با یک گل بهار نمىشود»، «مثل بوى گل»، «پس کى برف مىبارد»، «قصه مارها»، «قدم یازدهم»، «جوراب سوراخ» و «چى، هیچى» است.
شکوه قاسمنیا
در سال 1334 در تهران به دنیا آمد. او سردبیر مجله «شاهپرک»، سردبیر «مجله کلک» و از سال 1365 تا 1369 عضو شوراى سردبیرى کیهانبچههاست. قاسمنیا افزون بر چاپ چند مجموعه شعر چندین اثر داستانى هم منتشر کرده، مانند «کلک چه مهربان» است (کتاب برگزیده سال 69). برخى آثار او عبارتند از: «روباه مرغ ندیده»، «بقچه گلى»، «هر گردى گردو نیست»، «دختر نارنج و ترنج»، «یار حسنى و ننهکوچیکه» و ... .
مهدخت کشکولى
متولد 1328 در تهران. از آثار او مىتوان به «افسانه باران» 1356، «رسم ما سهم ما»، «گربه من» و «افسانهها» اشاره کرد که موفق به دریافت جوایز متعددى شدهاند.
فریبا کلهر
در سال 1340 در تهران به دنیا آمد. از آثار او مىتوان نام بُرد: «همبازى باد»، «قصههاى سفر»، «سوت فرمانروا»، برگزیده سال 1369، «قصههاى یکدقیقهاى»، «همسفر کوچک» و «هوشمندان سیاره اوراک»، «پسران گل»، «هدیهاى با گلهاى آبى»، «امروز چلچله من»، «آن سه مرغابى»، «با غمهایم چه کنم»، «دختر آینهپوش»، «بوى باران»، «روزى که محبت گل کرد» و ...