درباره سبک شناسی بهار شمیسا، سیروس
تیرماه برای من از بدترین ماههای سال است زیرا از بام تا شام به تصحیح ورقه مشغولم و مجبورم مطالب کموبیش مغلوطی را مکررا بخوانم.مطالعهء مقاله دکتر یوسفی درباهء سبکشناسی بهار در دورهء گذشتهء آینده مرا تحریک کرد که از این مخمصه مفری بجویم و به بهانه نوشتن سطوری چند دربارهء آن کتاب عظیم،ساعتی چند را به گشتوگذار شبانه بهاری دل خوش دارم:
1-کسانی که با تاریخچه و جریانات سبکشناسی در جهان آشنا هستند بیشک تصدیق دارند که سبکشناسی مرحوم بهار در عظمت و وسعت همردیف آثار بزرگ سبک شناسان معاصر او از قبیل لئواسپیتزر1( Leo Spitzer )و اریک ائور باخ2( Erich Auerbach است.جالب این است که اسپیتزر و ائورباخ هم آثار خود را در همان زمان تألیف سبک شناسی بهار یعنی در سالهای جنگ جهانی دوم نگاشتند.آنان از آلمان نازی گریخته بودند و به دانشگاههای ترکیه پناه برده بودند.ائورباخ مینویسد:در آنجا بود که من به یمن فقدان مراجع و مآخذ و دور بودن از کتابخانههای غنی از عهدهء تألیف خود برآمدم و اگر چنین ضیقی در کار نبود هرگز چنین توفیقی نمییافتم3و مرحوم بهار هم مینویسد که کتاب خود را«در اسوء حالات-یعنی متعاقب حبسهای پیاپی و تبعیدها و زیانهای گران و آزارهای بیموجب و وحشتهای شبانهروزی بیست ساله»4 تألیف کرده است و باید به اینها عدم دسترسی به طبعهای انتقادی سالهای بعد و نسخ خطی موجود در کتابخانههای معتبر جهانی را نیز افزود.