آدمها مثل کتابها هستند-قیصر امین پور/نثر معاصر
بعضی آدمها جلدِ زرکوب دارند،
بعضی جلدِ سخت و ضخیم و بعضی نازک.
بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی.
بعضی از آدمها ترجمه شده اند.
بعضی از آدمها تجدیدِ چاپ میشوند
و بعضی از آدمها فتوکپی یا رونوشت آدمهای ِ دیگرند.
بعضی از آدمها با حروف سیاه چاپ می شوند
و بعضی از آدمهاصفحاتِ رنگی دارند.
بعضی از آدمها تیتر دارند،فهرست دارند،
و روی پیشانی ِ بعضی از آدمها نوشته اند:
حق ِ هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است.
بعضی از آدمها قیمتِ روی ِ جلد دارند،
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند،
و بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمیشوند.
بعضی از آدمها را باید جلد گرفت،
بعضی از آدمها جیبی هستند و میشود آنها را توی ِ جیب گذاشت،
بعضی از آدمها را می توان در کیف مدرسه گذاشت.
بعضی از آدمها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته میشوند.
بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی و معما دارند
و بعضی از آدمها فقط معلومات عمومی هستند!
بعضی از آدمها خط خوردگی دارند،
و بعضی از آدمها غلطِ چاپی دارند.
بعضی از آدمها زیادی غلط دارند و بعضی غلط های زیادی!
از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت
و از روی بعضی آدمها باید جریمه نوشت
و با بعضی از آدمها هیچ وقت تکلیف ما روشن نیست.
بعضی از آدمها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آنها را بفهمیم.
و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت...
برگرفته از:کتاب بی بال پریدن